بعدازاینکه زن داداشم ابزارمخصوص وپودرذرت برام آوردشروع به کارکردم واین جاکلیدی هارودرست کردم الحق هم ظریف وزیبادراومدن وهرکی اونارکمیدیدخوشش میومد.امروزخاهرکوچیکم گفت قراره یه نمایشگاه بزنیم تومدرسه اوناروبده به خانم معلممون نشون بدم ببینم ایناروقبول میکنه بهش گفتم باشه ببربعداوناروبه همکلاسیات بفروش.عصری که اومدگفت همشونوفروختم پولشونوهم نقدگرفته بود.گفت خانمش دیدخیلی خوشش اومددوتاخریدبقیه روهم همکلاسیاش خریدن.بعدخانم معلمش بهش گفت اونابده به همکارام نشون بدم اوناروبرددفترهمکاراش هم خوششون اومدهرکدوم5تا عین مدل همینافقط رویخچالی سفارش دادن.خوشحالم که اولین کارهام اینقدطرفدارداشت ونظرخیلی هاروجلب کرد